بر صحرا افکندن (مُ ذَ بَ) بر صحرا نهادن. کنایه از غایت آشکارا کردن و شهرت دادن. (آنندراج) : مجال صبر تنگ آمد بیکبار حدیث عشق بر صحرا فکندم. سعدی ادامه... بر صحرا نهادن. کنایه از غایت آشکارا کردن و شهرت دادن. (آنندراج) : مجال صبر تنگ آمد بیکبار حدیث عشق بر صحرا فکندم. سعدی لغت نامه دهخدا